درگفت و گو با سئو مئو فیروزآبادی: اعتقاد به فیلتر ندارم
به گزارش سئو مئو یک داوطلب کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری با انتقاد از بی تصمیمی حکومت در بعضی مسایل چالشی می گوید: «اگر ما می خواستیم اینستاگرام را ببندیم باید آنرا می بستیم و اگر می خواستیم که باز باشد باید دولت و حکومت آنرا با صدای بلند اعلام می کرد که من این را نمی بندم تا مردم بتوانند برنامه ریزی کنند.»
ابوالحسن فیروزآبادی که رئیس مرکز ملی فضای مجازی است معتقد است: «یکی از ابتذال های سیاسی این است که گفتمان فضای مجازی در کشور ما به فیلترینگ محدود شده است و جریان های سیاسی در این دام غوطه می خورند. یکی از گلایه های من از دوستان و اصحاب رسانه این است که در دام ابتذال سیاسی افتاده اند. هر جا می روم از من می پرسند اینستاگرام فیلتر می شود یا نه. اولا مرکز ملی فضای مجازی که من رئیس آن هستم مسئول فیلتر نیست، فیلتر قانون دارد و همه در آن مشارکت دارند. کارگروهی از دولت، قوه قضاییه و مجلس در این زمینه تصمیم می گیرند. گاهی نمی توانند به نتیجه برسند پس برخی فیلترها به بحث گذاشته می شود و ما به همان دولت و حکومت بی تصمیم می رسیم که این بدترین روش است.»
او با اعلان اینکه «به عنوان مسئول سیاست گذار در حوزه فضای مجازی اعتقاد به فیلتر ندارد»، می افزاید: «تصمیم گیری فیلترینگ قانونا بر عهده من نیست، شورای عالی فضای مجازی این اختیار را دارد که من یکی از ۲۷ عضو آن هستم؛ پس اولا نباید مبحث را به فیلترینگ کاهش دهیم و ثانیا بحث اصلی فراموش شده و آن این است که شما برای صنعت ۴، دولت دیجیتال و جلوگیری از نفوذ اجنبی در رسانه های ما چه کردید که نتواند هر چه دلش می خواهد سانسور و هدایت کند.»
فیروزآبادی با تاکید بر ضرورت توجه به راه اندازی پلت فرم های ملی، می گوید: «چه اعتباری است که پول ما در پلت فرم های خارجی معامله شود و فردا از اعتبار ساقط نشود، یا اجازه ندهند جابه جا شود. همان کاری که در تحریم کردند می توانند در سطح جیب مردم بکنند. من نمی توانم نسبت به این بی تفاوت باشم. »
دبیر شورای عالی فضای مجازی با اعلان اینکه تناقض حضور مقامات سیاسی و اجتماعی در پلت فرم هایی مثل توییتر را نتوانسته حل کند، می افزاید: «من معتقدم کل حکومت نمی تواند چشم بر یک مشکل ببندد. یک پلت فرم بسته می شود و بعد مقامات و شخصیت های سیاسی و اجتماعی در همان پلت فرم که غیرقانونی اعلام شده فعالیت می نمایند. فعالیت شان هم به این صورت است که گاهی اخبار حکومت را اول در پلت فرم توییتر می زنند و بعد توضیحات را در رسانه های رسمی می گویند.»
مشروح گفت وگوی ایسنا با ابوالحسن فیروزآبادی را در زیر می خوانید:
-مهمترین چالش کشور را در آستانه انتخابات ریاست جمهوری چه می دانید و فکر می کنید دولت آینده با چه چالش هایی مواجه است؟
بزرگترین چالش ما مشکلات داخلی است البته بحث دیپلماسی بسیار مهمست و رفع تحریم باید در اولویت قرار گیرد ولی باید واقع بین باشیم و ببینیم عاملیت دولت و کشور درمیزان تولد در دو سال اخیر ۳۰درصد کاهش داشته در صورتیکه مرگ و میر به نسبت قابل توجهی افزایش داشته است رفع تحریم چقدر است. ما شاهد بودیم همانطور که جنگ به ما تحمیل شد تحریم هم به ما تحمیل شد؛ پس نمی توانیم آنرا در وضعیت فعلی یک طرفه با شرایط مناسب به انتها برسانیم. این در شرایطی است که ما مشکلات زیادی هم در داخل داریم و من معتقدم کارهای بسیاری می توان انجام داد.
اگرچه معتقدم که اول باید مشکلات حل شود. مثلا صنعت مسکن سازی در کشور ما داخلی است و حتی بیشتر اقلام اصلی آن مثل فولاد، سیمان، کاشی و حتی لوازم منزل صادر می شود. این کارها را می توان حتی در وضعیت تحریم انجام داد. اگر ما مشکل مسکن را حل نماییم مشکل بزرگ جوانان نیز حل می شود و آن سن ازدواج است که در وضعیت بدی قرار دارد و حدودا سال به سال میزان موالید کاهش پیدا می کند. در دو سال اخیر میزان تولد حدودا ۳۰ درصد کاهش یافته، در صورتیکه مرگ و میر به نسبت قابل توجهی افزایش داشته و این ها نگران کننده است. من معتقدم این مشکلات قابل حل است. ما می توانیم مشکل حاشیه نشینی را در وضعیت تحریم حل نماییم.
برخی مشکلات به این علت است که مسئولیت پذیری وجود نداشته است. مثلا دولتی سر کار می آید و مدت زیادی وقت می گذارد که یارانه را قطع کند یا نه، هدفمند کند یا نه و آخریارانه نقدی در حالی همیشه محل بحث دولت هاست که چیزی حدود یک و نیم میلیارد دلار است اما یارانه انرژی که ۸۰ میلیارد دلار است رها شده است سر به بی تصمیمی می رسد. نه یارانه را قطع می کند و نه کاهش و افزایشی می دهد و هدفمندی هم صورت نمی گیرد؛ در صورتیکه یارانه نقدی که ما به مردم می دهیم چیزی حدود یک و نیم میلیارد دلار است و یارانه انرژی که به مردم می دهیم بسته به نرخ نفت و گاز کمتر از ۷۰، ۸۰ میلیارد دلار در سال نیست. شما این ۸۰ میلیارد دلار را رها کرده اید. بخش عمده ای از این ها، اتلاف انرژی برق و گاز است. کدام یک از خانه های این مملکت عایق مناسب دارد. این ها را رها کردیم و راجع به یک و نیم میلیارد دلار یارانه نقدی صحبت می نماییم که خودش در ایجاد رونق در بازار، تحریم بازار تقاضا و هدایت بازار تولید نقش مثبت دارد. مدام بحث می شود و آخر به بی تصمیمی می رسیم. این ها مشکلاتی است که در داخل می شود حل کرد.
در سه، چهار دولت اخیر شکاف درآمدی فربه تر شده و افراد زیر خط فقر بیشتر شده اند. این ها ربطی به تحریم ندارد و می توان آنرا حل کرد. این که در کشور ۵۰ میلیون نفر مستحق یارانه هستند و حداقل این یارانه ها در زندگی ۴۰ میلیون نفر تأثیری ندارد نشان میدهد این کار غلط است و باید درست شود. این ربطی به تحریم ندارد. ما باید به مردم قول بدهیم. من قول می دهم که بتوانم این کار را انجام دهم. بحث من این است که نظام یارانه ای ما صد میلیارد دلار است و ما باید این نظام را مدیریت نماییم نه فقط یک و نیم میلیارد دلار یارانه نقدی. ضمن این که در بحث یارانه من معتقدم بجای دادن یارانه به گروه های اندک رأس هرم که از شروع انقلاب اینگونه عمل شده باید این روش را عوض کرد.
ما در یک دوره به کارخانه دارها یارانه دادیم و یک گروه فربهی به وجود آمد که خصوصیات و توانمندی لازم برای بخش خصوصی را نداشت و شاید لیاقت اداره تسهیلات مالی ارزانی که در اختیارش گذاشتیم را هم نداشت. ما در اصلاح نظامات بجای این که به قاعده جامعه دقت کنیم به هرم آن توجه کردیم. من معتقدم باید بازار تقاضا و کف جامعه را تحریک کرد. عاقل ترین عقل جمعی بر عقل فردی غالب است و عقل جمع بیشتر هم بر جمع کمتر غالب است. دولت من این نظریه را دارد که اگر بناست یارانه بدهم یارانه را مدیریت می کنم که بصورت هوشمند و عادلانه به قاعده جامعه بدهم. قاعده جامعه خودش تشخیص می دهد که پول یارانه سوخت را بگیرد و سوخت مصرف کند یا چیز دیگر. من سبد سوخت، سبد غذا و سبد مسکن تعریف خواهم کرد و مثلا برای سبد مسکن به مسکن ساز یارانه نمی دهم، بلکه به مصرف کننده یارانه می دهم. این تحریک بازار تقاضا است.
– آیا شما بنا دارید تا اختتام رقابت های انتخاباتی در صحنه حضور داشته باشید؟
اگر در خروجی شورای نگهبان باشم تا اختتام در رقابت ها حضور خواهم داشت. بر خلاف تحلیل هایی که می گویند ممکنست وسط کار انصراف دهم این حقیقت ندارد. من اعتقادیاگر تایید صلاحیت شوم تا اختتام در رقابت های انتخاباتی خواهم بود حضور پیدا کردم و کسی که اعتقادی حضور پیدا کرده تلاش می کند تا جایی که می تواند اعتقادش را به کرسی بنشاند.
– شما خودرا در کدام جریان سیاسی تعریف می کنید؟
گذشته من نشان میدهد در هیچ جریانی نبودم. من ۴۰ سال فعالیت داشتم. از روزنامه نگاری شروع کردم و از زمان دانشجویی تا امروز تلاش کردم حفظ نظام جمهوری اسلامی را در اولویت قرار دهم و آنچه برای ایران و سرافرازی مردم ایران مناسب می دانم در راهش مجاهدت کنم. من تلاش کردم برای عامه مفید باشم چه در دهه های اول انقلاب که در حوزه های امنیتی بودم و آنرا لازم می دانستم و چه پس از آن که در حوزه اقتصادی فعالیت کردم و وارد شستا شدم و راه اندازی اپراتور سوم را بعنوان سنگ بنای توسعه فضای مجازی دنبال کردم.
– البته جایگاه شغلی شما سیاسی نبوده، خودرا به کدام جناح سیاسی نزدیک تر می دانید؟
من طرفدار عقلانیتم، تلاش کردم از افراط و تفریط پرهیز کنم. همین طور تلاش دارم از تجربه و دانش بشری در زندگی استفاده کنم به خاطر همین به شدت اهل مطالعه بودم باطرفدار عقلانیت، مخالف افراط و تفریط و صاحب نظریه ام این که رشته ام فنی بود اما مدرک علوم مدیریتی گرفتم. در حوزه های علوم انسانی هم مطالعات عمیقی دارم؛ البته این استقلال رأی به مدلول بی نظری نیست. من صاحب نظریه هستم. یکی از اشکالات جمهوری اسلامی این است که ما چون حزب نداریم افراد بدون نظریه به حکومت می رسند و بعد قول هایی که برای سفره و چیزهای دیگر می دهند را فراموش می کنند؛ برای اینکه مبتنی بر نظریه نیست. کسانی هستند که از اصول مسلم علمی پیروی نمی کنند و عقلانیت در مبنای قضاوت شان ضعیف است. این ها بیشتر تابع فشارهای بیرونی هستند و نمی توانند مشکلات را اصولی حل کنند. گاهی به دنبال حل یک مشکل می روند و از مسائل دیگر غافل می شوند. مردم ما خوب درک می کنند و به دنبال دولتی هستند که به آن اعتماد کنند. این دولت یک دولت مسئولیت پذیر است که می تواند آنها را از کوره راه های جهان امروز عبور دهد.
ملت ها در رقابت زنده با هم هستند. البته ملت ها همیشه با هم رقابت می کردند اما این رقابت ها با هم مرتبط نبود. حدودا تمام کشورهای توسعه یافته راز موفقیت شان این است که ملت شان یکپارچه در رقابت های جهانی شرکت می کنند و گرفتار تفرق و ابتذال سیاسی نمی شوند و درگیر چیزهایی که در حوزه سیاست ضرورت ندارد هم نمی شوند. من به هیچ وجه موافق ابتذال سیاسی که الان وجود دارد نیستم. سطح بحث ها عمدتاً پایین است و همین طور خدشه دار کردن قوانین جاری و نهادهای متصدی نیز دنبال می شود. من به این معنا که اهل اشکال گرفتن، تخلف گرفتن و چالش های مصنوعی درست کردن باشم، سیاسی نیستم.
در جهان امروز و ایران امروز ما نیاز به مدیرانی داریم که معتقد به شایسته سالاری، تخصص و وجوه اجتماعی باشند، حتی علم و تکنولوژی هم امروز اجتماعی است. لبه تکنولوژی آن چیزی است که همه جامعه با آن درگیر هستند مثل ارتباطات، موبایل، رمزارزها، رسانه های اجتماعی و شبکه های اجتماعی، مدلول ندارد بگوییم مدیر قوه اجرائی کشور باید بیشتر سیاسی باشد. من می گویم باید بیشتر اجتماعی، دانشمند و تکنولوژیست باشد، تجربه زیسته در این جامعه را داشته باشد و نظریه داشته باشد.
– شما مسئول عالی ترین نهاد سیاست گذار در حوزه اینترنت هستید و افکار عمومی هم عموما دغدغه فیلترینگ را دارند. نقش شما در فیلترینگ چه بوده؟
یکی از ابتذال های سیاسی این است که گفتمان فضای مجازی در کشور ما به فیلترینگ محدود شده است و جریان های سیاسی در این دام غوطه می خورند. فضای مجازی امروز دریکی از ابتذال های سیاسی این است که گفتمان فضای مجازی به فیلترینگ محدود شده است کنار جوانان بعنوان نیروی انسانی، پیشران توسعه و تحول است. ما باید از تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی بعنوان پیشران و در امتداد توسعه صنعت و کشاورزی استفاده نمائیم. بخش خدمات هم باید راندمان و تنوع اش افزایش یابد و پرسونالایز شود؛ یعنی خدمت برمبنای افراد متناسب و شخصی سازی شود. این کار فقط از راه تکنولوژی امکان پذیر است و من معتقدم پیشران توسعه و تحول در کشور غیر از جوانان و نیروی متخصص که موجود است، توسعه فضای مجازی است و در این راه دولت به مثابه پلتفرم، الگوی من خواهد بود، یعنی دولت شبکه هایی را برقرار کند که در آن همه افراد جامعه بتوانند برای خود کار تولید کنند، همه به هم خدمت ارائه نمایند و ضمنا از این شبکه ها برای توسعه صنعت استفاده گردد.
صنعت دنیا به سمت صنعت ۴ حرکت می کند، یعنی صنعت پیوسته. صنعت های ملی در نظام جهانی بر روی پلت فرم ها کار می کنند. اگر قبلا شما خودرو می خریدید رابطه شما باگلایه من از اصحاب رسانه این است که در دام ابتذال سیاسی افتاده اند کارخانه سازنده قطع می شد اما الان قرار نیست این اتفاق بیفتد. شما اگر قبلا تلفن می خریدید رابطه تان با سازنده قطع می شد، ولی امروز اپل و اندروید تا روز آخر با شماست. ما داریم به سمت نظام صنعتی جهانی می رویم باید این را در کشور پیاده سازی نماییم. همه این ها مستلزم توسعه فضای مجازی است.
یکی از گلایه های من از دوستان و اصحاب رسانه این است که در دام ابتذال سیاسی افتاده اند. هر جا می روم از من می پرسند اینستاگرام فیلتر می شود یا نه. اولا مرکز ملی فضای مجازی که من رئیس آن هستم مسئول فیلتر نیست، فیلتر قانون دارد و همه در آن مشارکت دارند. کارگروهی از دولت، قوه قضاییه و مجلس در این زمینه تصمیم می گیرند. گاهی نمی توانند به نتیجه برسند؛ پس برخی فیلترها به بحث گذاشته می شود و ما به همان دولت و حکومت بی تصمیم می رسیم که این بدترین روش است. به اعتقاد من اگر ما می خواستیم اینستاگرام را ببندیم باید آنرا می بستیم و اگر می خواستیم که باز باشد باید دولت و حکومت آنرا با صدای بلند اعلام می کرد که من این را نمی بندم تا مردم بتوانند برنامه ریزی کنند.
البته من بعنوان سیاست گذار در حوزه سیاست گذاری و مدیریت کلان فضای مجازی و هماهنگ سازی نقش دارم، یعنی بین تمام ارکان فعال و ذی ربطان حوزه فضای مجازی هماهنگی ایجاد می کنم و اهتمام می کنم مشکلات را کاهش دهم. در حوزه فیلترینگ هم اگر مشکلی باشد مداخله می کنم که مشکل را حل کنم ولی تصمیم گیری فیلترینگ قانونا بر عهده من نیست، شورای عالی فضای مجازی این اختیار را دارد که من یکی از ۲۷ عضو آن هستم. پس اولا نباید مبحث را به فیلترینگ کاهش دهیم و ثانیا بحث اصلی فراموش شده و آن این است که شما برای صنعت ۴، دولت دیجیتال و جلوگیری از نفوذ اجنبی در رسانه های ما چه کردید که نتواند هر چه دلش می خواهد سانسور و هدایت کند.
چه تضمینی داریم که همین امروز پلت فرم داران آمریکایی مقابل ما تصمیمی نگیرند. همانطور که یک جریان سیاسی بزرگ در آمریکا که احتمال دارد برنده انتخابات هم بوده باشد راچطور برخی توقع دارند نسبت به راه اندازی پلت فرم های ملی بی تفاوت باشیم؟ حذف کردند و هنوز هم اجازه نمی دهند آن جریان سیاسی آغاز به فعالیت کند. وقتی این ها آنقدر نسبت به جامعه خود بی رحم و ضد آزادی هستند چطور برخی توقع دارند ما نسبت به راه اندازی پلت فرم های ملی بی تفاوت باشیم. من غیرت دارم و معتقدم باید پلت فرم های ملی راه بیندازیم. معتقدم نمی گردد اقتصاد دیجیتال و نظام پولی و رمزارزی بر روی پلت فرم هایی باشد که ما مدیریت آنرا نداریم. تعریف ملت چیست. گروهی از مردم در سرزمینی مشخص که می توانند مقدرات خودرا مدیریت کنند. ملت در جهان امروز افراد هم زبان و هم قوم نیستند، چه اعتباری است که پول ما در پلت فرم های خارجی معامله شود و فردا از اعتبار ساقط نشود، یا اجازه ندهند جابه جا شود. همان کاری که در تحریم کردند می توانند در سطح جیب مردم بکنند. من نمی توانم نسبت به این بی تفاوت باشم.
من بعنوان مسئول سیاست گذار در حوزه فضای مجازی اعتقاد به فیلتر ندارم ولی معتقدم باید چیزی شبیه اینستاگرام و رمزارز راه اندازی کنم. دولت باید مسئولیت پذیر باشد. اگر امروز ملت رمزارز داخلی ندارند و از رمزارز خارجی استفاده می نمایند راجع به آن بی تفاوت نباشند. در همین تهران روزانه چند هزار میلیارد تومان بیتکوین معامله می شود که این بدون مقررات و مسئولیت پذیری است. ما باید مسئولیت پذیر باشیم. درست است نمی گردد خیلی این حوزه را مقررات گذاری کرد ولی می شود لطمه های آنرا کم کرد. اولا باید به مردم سواد داد که آگاهانه وارد شوند و فکر نکنند مثلا در معاملات رمزارزی شیب همیشه صعودی است بلکه ممکنست نزولی هم باشد.
می توان مکانیسم هایی پیش بینی نمود که پول مردم را بیمه کرد. مثلا نظامات بیمه ای را تقویت کرد. یکی از بحث های ما نوسازی نظام های بانکی، مالی و پولی است. این نوسازی درما کاندیداها باید نشان دهیم دولتی را روی کار خواهیم آورد که توخالی نیست سیستم جهانی است. ما نمی توانیم در اتاق دربسته نظام بانکی، پولی و مالی تعریف نماییم وگرنه وضع بورس، بانک و ارز ما همین می شود که شاهدش هستیم و بخش بزرگی از دارایی های این مردم به خطر می افتد. در شرایطی که مردم ریسک اشتغال، ازدواج، آلودگی محیط زیست و هوا دارند باید ریسک پول هم داشته باشند؟ ما باید ساماندهی، مدیریت و کمک نماییم وگرنه این مشکل حل نمی گردد. متأسفانه به علت پایین بودن سطح مسئولیت پذیری مشکلات را بیان نمی نماییم و نمی گذاریم بیان شود. این مقدور نیست. آن هم باتوجه به توسعه فضای مجازی و رسانه ای و این که امروز هر شهروند یک خبرنگار است و می تواند یک کانال صوتی، تلویزیونی، رادیو یا روزنامه داشته باشد. باید تحول صورت گیرد.
ما نمی توانیم مشکلات را پنهان نماییم. اگر به پنهان کاری ادامه دهیم به این می رسیم که می گویند دولت توخالی است. دولت های توخالی در حقیقت دولت هایی هستند که متناسب با تحولات حرکت نمی کنند و روش هایشان قدیمی است و حرکت های پسینی می کنند و راهکارهای پیشینی ندارند. در این صورت دولت ها توخالی می شوند و مردم هم رغبت نمی کنند در انتخاباتی شرکت نمایند که بخواهند دولت توخالی انتخاب کنند. ما کسانی که کاندیدا شده ایم باید نشان بدهیم دولتی را خواهیم آورد که توخالی نیست.
– شما ضرورت توجه به پلت فرم های داخلی را مطرح کردید. ما شاهد این بودیم که تعدادی پیامرسان داخلی به وجود آمد که حمایت حاکمیت را هم داشتند اما این ها پا نگرفتند. ضمن این که موضوعی که نباید خلط شود این است که شاید کسانی که دغدغه فیلترینگ دارند مشکلی با راه اندازی پلت فرم داخلی نداشته باشند اما آنچه برای آنها اهمیت دارد حق انتخاب و امکان استفاده از پلت فرم های بین المللی در کنار پلت فرم های داخلی است، چه توضیحی در این زمینه دارید؟
یکی از اصول نظری بنده همین است. ما در مرکز ملی فضای مجازی در مورد پلت فرم های رسانه ای هدفی را تعیین کردیم که ۵۰ درصد داخلی و ۵۰ درصد خارجی باشد. البته من دربا رهاسازی فضای مجازی مخالفم ولی این به مفهوم فیلترینگ نیست سایر پلت فرم ها این دیدگاه را ندارم. در مورد پیامرسان های داخلی هم بیشتر حمایت سمبلیک صورت گرفت و این حمایت مسئولانه نبود. ما دولت فربهی داریم که علوفه، چای و کود تهیه می کند، این دولت برای حوزه شبکه های اجتماعی، پیامرسان و پلت فرم اهمیت قائل نشد که مسئولیت بپذیرد و اختلاف من با برخی دوستان در دولت این بود که شما باید مسئولیت بپذیرید. من معتقدم مجموعه سیاست های خصوصی سازی و عدم تصدی گری منتهی به رهاسازی شد. من با رهاسازی فضای مجازی مخالفم ولی این به مدلول فیلترینگ نیست. به مدلول این است که دولت باید در این عرصه ورود می کرد.
اما چرا بخش خصوصی ورود نکرد؟ ما پلت فرم ها و اپلیکیشن های خوبی در حوزه پرداخت، کیف پول، بلیت هواپیما، حمل و نقل و جهانگردی داریم و به علت فشار کرونا پلتفرمابتذال سیاسی بخش خصوصی توانمند را نگران کرد پس وارد حیطه پیامرسان های داخلی نشد آموزشی هم راه افتاد و کمتر از یک درصد دانش آموزان از نظام آموزشی در دوران کرونا محروم شدند. این بهترین شاخص است. پس ما توان تکنولوژیکی و توان ملی داشتیم اما ابتذال سیاسی بخش خصوصی ما را نگران کرد. بخش خصوصی هوشمند است و سود و زیانش را نگاه می کند و بعد مدیریت می کند. اگر احساس کند در حوزه ای سرمایه گذاری می تواند به خطر بیفتد و عواقب داشته باشد در آنجا ورود نمی کند؛ بدین سبب بخش خصوصی توانمند ما و همین طور بخش خصولتی جدی وارد نشد. دولت هم حمایت مسئولانه نکرد بلکه حمایت سمبلیک کرد. البته همراهی کرد و پنج میلیارد تومان وام داد که دو جا بیشتر آنرا نگرفتند. از این پیامرسان درنمی آید. پیامرسان عزم ملی می خواهد.
شما صحنه آرایش پیامرسان ها در دنیا را ببینید که آمریکا به جز چین، روسیه و کره بقیه دنیا را قبضه کرده است. ما می خواهیم جا پای دولت های بزرگی بگذاریم آن هم در فضایی که در آن ابتذال سیاسی هست. معلوم است که بخش خصوصی وارد نمی گردد در صورتیکه در حوزه های دیگر وارد شده و موفق بوده و حتی در نظام آموزشی که نیاز فوری وجوداگر فضای سیاسی سالم تری داشتیم در حوزه در حوزه محتوا و رسانه، شرکت های بیشتر و بهتری داشتیم داشته و پلت فرم خارجی نمی توانسته آنرا تامین کند ما پاسخ گرفتیم. در سایر پلت فرم ها مثل آپارات نسبتا موفق بودیم. هرچند اگر فضای سیاسی سالم تری داشتیم و وجوه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در فضای مجازی بیشتر مورد توجه قرار می گرفت شاید در حوزه محتوا و رسانه آپارات و شرکت های مشابه آنرا بیشتر و بهتر داشتیم. اختلافاتی وجود داشت که این حوزه به وزارت ارشاد مربوط است یا صداوسیما و مداخلاتی داشتند که به نظرم در قالب ابتذال سیاسی قرار می گیرد. یک حکومت نباید در این عرصه ها ۱۰ سال بحث کند باید دو ماهه مشکل را حل کند آن هم وقتی که نسل تحولات پنج ساله است. مگر اینستاگرام و یوتیوب امروز با دو سال پیش یکی است؟ وقتی ما می خواهیم تصمیم بگیریم که چه کسی باید مقررات گذاری کند ۱۰ سال مذاکره و بحث می نماییم که این همان مسئولیت ناپذیری، رهاسازی و عدم انسجام در سیاست هاست که نشان میدهد نظریه و اجماع نظری در کشور وجود ندارد.
– هم اکنون بیشتر قریب به اتفاق داوطلبان کاندیداتوری و خیلی از مقامات مهم کشور در پلت فرم هایی مثل توییتر و تلگرام حضور دارند که فیلتر شده است. چطور می توان این تناقض را برای افکار عمومی حل کرد؟
وقتی می گویم باید مسئولیت پذیری وجود داشته باشد به همین معناست. دولت نمی تواند چشمش را بر یک مشکل ببندد. البته دولت فقط قوه مجریه است. من معتقدم کل حکومت نمی تواند چشم بر یک مشکل ببندد. یک پلت فرم بسته می شود و بعد مقامات و شخصیت های سیاسی و اجتماعی در همان پلت فرم که غیرقانونی اعلام شده فعالیت می نمایند. فعالیت شان هم به این صورت است که گاهی اخبار حکومت را اول در پلت فرم توییتر می زنند و بعد توضیحات را در رسانه های رسمی می گویند. شما که رسانه های رسمی هستید بایدحضور مقامات و شخصیت های سیاسی و اجتماعی در توییتر و گاهی انتشار اخبار اول حکومت در آن تناقض است معترض اصلی این مساله باشید. این هواداری از فیلتر نیست، چرا باید یک مقام رسمی خبر سیاسی خود و کارکرد و پروژه ای که می خواهد افتتاح کند را در توییتر اعلام کند؟ من متوجهم که توییتر پلت فرم رهبران سیاسی دنیاست و خبرهای سیاسی را در توییتر می زنند اما مگر خبر افتتاح پروژه سیاسی است؟ این ها تناقض است و من هم نتوانستم این تناقض را نه در ذهن و نه در عمل حل کنم.
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی کند.
فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/webm
منبع: seomeo.ir