پژوهشگاه فضای مجازی بررسی كرد؛ نتایج اكتفا به فضای مجازی در مشاركت سیاسی
گروه مطالعات اخلاقی پژوهشگاه فضای مجازی نتایج اکتفا به فضای مجازی در مشارکت سیاسی را در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ ایران مورد بررسی قرار داد.
به گزارش سئو مئو به نقل از مهر، امروزه گستردگی و فراگیری فضای مجازی در دنیا از سویی و همه گیری ویروس covid۱۹ در سرتاسر جهان از طرفی، باعث وابستگی شدید انسان ها به فضای مجازی شده و همه روزه شاهد رشد روز افزون آن در زندگی فردی و اجتماعی بشر هستیم تا جایی که در عصر حاضر دیگر انجام خیلی از فعالیتهای روزمره انسان، بدون کمک از قابلیت های این شبکه عملاً با مشکل مواجه خواهد شد. در همین راستا تاثیر فضای مجازی بر حوزه سیاست بخصوص در عرصه انتخابات هم به موضوعی انکارناپذیر تبدیل گشته است. فضای مجازی باآنکه در نگاه اول می تواند در ایجاد جوی تحریک کننده به سمت مشارکت در انتخابات مؤثر باشد، اما با دقت در تأثیرات ثانوی آن می تواند صدمه هایی را متوجه انتخابات و حضور مردمی در آن کند. گروه مطالعات اخلاقی پژوهشگاه فضای مجازی در این گزارش، زوایای پنهان این تأثیرات را در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ مورد بررسی قرار داده است. کاهش اعتماد عمومی اعتماد عمومی در جامعه محصول مفاهیمی است که یکی از آنها مفهوم «آگاهی» است. هر نظام سیاسی که آگاهی افراد جامعه خود را افزایش دهد، ضریب اعتماد آن جامعه را بالاتر خواهد برد. بی گمان فضای مجازی بستری پویا و فعال در انتقال آگاهی است. برخی اندیشمندان به مطالعات پیرامون ارتباط اعتماد و مشارکت در انتخابات با فضای مجازی و رسانه های جمعی با بدبینی تمام پرداخته اند. پوتنام (اندیشمند امریکایی) از تأثیرات منفی رسانه های ارتباط جمعی و فضای مجازی در اجتماعی شدن و بسیج سیاسی شهروندان سخن می گوید و اعتقاد دارد رسانه ها و احتمالاً فضای مجازی بالقوه باعث انفعال شهروندان می شود و صرفا آنها را به تماشاگرانی ساده از زیست سیاسی تبدیل می کند. افراد دیگری چون کاپللا و جیمسون هم با استفاده از یک رهیافت متفاوت به شکلی نظر پوتنام را تأیید کرده و استفاده از اخبار خاص به جای اخبار مبحث محور در رسانه و فضای مجازی را باعث انزوای شهروندان می دانند. این نگاه باآنکه از این نظر با انتقاداتی همراه می باشد که فرصت های قابل استفاده از فضای مجازی را بخصوص بعنوان یک حقیقت غیر قابل انکار، نادیده می گیرد، اما نمی توان اصل این سخن و نتیجه آنرا از نظر دور کرد. این اندیشمندان به درستی بیان کرده اند که شهروندان با استفاده از فضای مجازی گرفتار نوعی انزوای فیزیکی می شوند که یکی از تبعات آن انحراف افکار و سوگیری آنان است. نتیجه این مساله عدم انتقال آگاهی های واقعی به جامعه است که می تواند کاهش مشارکت عمومی را باعث شود. نوع اطلاعات جابجا شده در کشور ما در شرایط کنونی از همین جنس است؛ یعنی اطلاعاتی که به طور عمده هدفمند و ناامید کننده همراه با خوانشی تک بعدی در یک جنگ شناختی از وضعیت جمهوری اسلامی که تزریق آن می تواند بی اعتمادی و گفتمانی ضد مشارکتی را در بدنه جامعه به وجود آورد. اطلاعات ناصواب با راهبردی هدفمند باعث آگاهی کاذب شده و این آگاهی کاذب با تکرار مکرر در فضای مجازی مانع از پذیرش آگاهی حقیقی می شود. از دیگر لوازم ایجاد شور انتخاباتی در جهان خارج در جهت افزایش اعتماد عمومی، مقابله با القا بی توجهی و بی اهمیتی مردم نسبت به پشتیبانی از کاندیدای مورد علاقه شان است، خطی که حالا توسط رسانه های بیگانه دنبال می شود. حضور فیزیکی هر دو طرف کاندیداها و مردم در جامعه و عینیت بخشی به فعالیتهای انتخاباتی در کنار فعالیتهای فضای مجازی می تواند به خوبی با این خط مبارزه کند. تقلیل کنش های خارجی بار دیگر به سخنان پوتنام، کاپللا و جیمسون باز می گردیم: فضای مجازی می تواند باعث انفعال و انزوای شهروندان شود. استفاده از فضای مجازی بعنوان تنها مجرای پشتیبانی از نامزد مورد نظر هر شهروند، مانع از فعالیتهای افراد در عرصه های واقعی انتخاباتی می شود. این امر خود می تواند باعث وارد ساختن خدشه به حرارت و تب انتخاباتی شود. بنابراین باآنکه شرایط خاص همه گیری کرونا ما را ملزم به استفاده بیشتر و حداکثری از فضای مجازی کرده اما نباید تمام کنشهای انتخاباتی برای پشتیبانی از کاندیدای مورد نظر را که ارتباط فزآینده ای با مشارکت حداکثری مردم در انتخابات دارد، به آن خلاصه کرد. هابرت دریفوس فیلسوف آمریکایی و استاد فلسفه دانشگاه برکلی با الهام از اندیشه های پاسکال گفته است: انسان برای فرار از پوچی باید به دنبال معنایی در زندگی خود باشد که ارزش آنرا داشته باشد تا تمام زندگی خویش را وقف آن کند. دنبال کردن این معنا در فضای مجازی با غرق شدن در اینترنت وهمی است که انسان را متقاعد می کند برای هدف والای خود هزینه کرده است؛ در حالیکه عملاً کار خاصی نکرده و با این کنش محدود در فضای مجازی تنها اهمیت آن معنا را در زندگی خود پایین آورده است. این تقلیل کنش برخاسته از ذات فردگرای اینترنت است. حقیقت آن است که باآنکه فضای مجازی، شبکه های اجتماعی و رسانه های ارتباط جمعی بسترهایی با هدف تسهیل روابط اجتماعی هستند، اما نباید از این نکته غافل شد که اینترنت و فضای مجازی بیشتر از آن متعلق فرد است، نه جامعه! بنابراین ماهیت آن بر مبنای فعالیتهای فردی است. نورمن نای اندیشمند علوم سیاسی هم این گزاره را تأیید کرده و ذات اینترنت را بر مبنای فعالیتهای فردی به حساب آورده و در نتیجه توجه مطلق به فضای مجازی را تضعیف کننده هرگونه مشارکت می داند. به بیان دیگر محور قرار گرفتن فضای انتخاباتی در موسم انتخابات، باعث غفلت و فراموشی راهبردهای مهم دیگری چون اقناع در رویارویی چهره به چهره می شود که این امر احتمال کاهش مشارکت را به دنبال خواهد داشت. تجانس و همگنی بررسی نحوه استفاده مردم از فضای مجازی نشان دهنده این مورد است که فضای مجازی بیشتر از آن که تنوع سلایق را نشان دهد و باعث شناخت بهتر شود، باعث تجانس و همگنی می شود. ازاین رو فضای مجازی در عمل سبب توسعه اطلاعات در میان افراد هم گروه می شود و اساساً بیشتر از آن که مشوق مردم در مشارکت سیاسی واقعی باشد، مانع از خلق انگیزه برای مشارکت می شود و یا اینکه با استفاده نامناسب سبب ایجاد دوقطبی های مختلف خواهد شد. گرفتار شدن فرد در آن چه که برخی اندیشمندان فضای مجازی همچون کیت همپتون آنرا مارپیچ سکوت دانسته اند، این توهم را به وجود خواهد آورد که اکثریت جامعه فیزیکی با او هم نظر هستند؛ در حالیکه این تنها اکثریت جامعه مجازی زیسته فرد است که با او هم نظر بوده است. از این جاست که این شبکه ها می توانند عاملی قوی برای از بین بردن دموکراسی و ترویج دیکتاتوری باشند.
منبع: سئو مئو