جنبش جاگذاشتن گوشی در خانه!
روز به روز حوصله ما برای حرف زدن با همکاران یا اعضای خانواده مان کمتر می شود. شری ترکل، روانشناس و فیلسوف تکنولوژی می گوید: ما آدم ها در ارتباط گرفتن با دیگران بسیار صدمه پذیریم و می کوشیم روی این صدمه ها را با تکنولوژی های ارتباطی بپوشانیم. نمی توانی حرفت را مستقیم بزنی؟ خب چه راهی بهتر از پیامک. طاقت حرف زدن طولانی نداری؟ با یک متن کوتاه کار را تمام کن.
به گزارش سئو مئو به نقل از ایسنا، روزنامه «جوان» در ادامه نوشت: نتیجه همه این میان برهای پرعجله تنهاترشدن آدم ها و تبدیل آنها به کسانی است که نمی توانند یکدیگر را تحمل کنند. چطور می شود از تکنولوژی استفاده نماییم و اینقدر منزوی نشویم؟ شری ترکل، از ما انسان ها می خواهد که قلمرو از دست رفته خودمان را در بین حجم انبوه وقفه های فناورانه باز پس بگیریم. او به ما می گوید چطور باید تغییر نماییم تا به نسخه های خلاق تری از خودمان تبدیل شویم. باآنکه خطرات دنیای دیجیتال، رسانه های اجتماعی و دستگاههای هوشمند و اعتیاد به آنها مبحث داغ این روزهای ماست، اما شری ترکل تقریباً سه دهه است که با این مسائل سروکله می زند. این مطلب ماحصل و تلخیص گفت وگویی است با شری ترکل که در وبسایت تینک – اکت انتشار یافته است. ترجمان آنرا با عنوان «هنر تحمل آدم های خسته کننده، از زبان شری ترکل» و ترجمه بابک حافظی منتشر نموده است.
بچه های امروز قادر به درک احساسات دیگران و همدلی با آنها نیستند؟ اینکه مردم مدام سرشان در گوشی است و آنجا به هم پیام می دهند و تلفن همراه را به محور زندگی اجتماعی شان تبدیل نموده اند و من بر این باورم که ارسال پیام متنی به جای ارتباط رودررو در حال تبدیل شدن به عامل اصلی از میان رفتن همدلی است.
در تحقیقاتم موضوعی را به وضوح مشاهده کردم. در همه جا از کلاس های ابتدایی گرفته تا دبیرستان ها و شرکت ها می بینم گفت وگویی بین مردم شکل نمی گیرد و به جای آن سرشان در گوشی است.
یکی از خنده دارترین رونمایی هایی که در آن حضور داشتم، مربوط می شود به اوایل معرفی اینترنت اشیا. در آنجا می توانستید قهوه تان را از استارباکس سفارش دهید و نرم افزار شما را به نزدیک ترین شعبه هدایت می کرد. شما از قبل لیست همه آدم هایی که دلتان نمی خواست با آنها روبه رو شوید را به برنامه می دادید و برنامه شما را از مسیری می برد که به هیچ کدام شان برخورد نکنید. اسمش را هم گذاشته بودند زندگی بدون اصطکاک. یادم می آید که با خودم فکر کردم: «چه کسی گفته است که شما هیچ وقت نباید با آدم های دشوار یا لحظه های دشوار روبه رو شوید، از چه زمانی تا حالا این شده تعریف زندگی خوب؟.» فناوری برای ما ابزاری شده است برای تجربه زندگی هایی که آدم ها از آن حذف شده اند. زندگی بدون اصطکاک در ابتدا قرار بود فقط در حوزه اقتصادی اجرا شود، اما امروزه بیشتر از هرچیز با زندگی بدون اصطکاک در حوزه اجتماعی مواجه هستیم.
مطالعه ای که گوگل درباره محیط کاری خودش انجام داد خیلی مرا تحت تاثیر قرار داد. در این تحقیق، آنها درباره تمام کارکنانی که از بدو تأسیس شرکت استخدام شده بودند، تحقیق کردند. در آن ابتدا، فلسفه شان برای استخدام نیرو این بود که تصور می کردند نیروهایی در سازمان موفق خواهند بود که برنامه نویسان خیلی خوبی باشند، مشتریان باحالی باشند، یا مهارت های الگوریتمی و ریاضیاتی بالایی داشته باشند، اما بعداً معلوم شد در واقع افرادی در سازمان پیشرفت کرده بودند که به هیچ وجه دارای این مهارت ها نبودند. نیروهایی که طی این سال ها در سازمان موفق شده بودند، افرادی بودند با مهارت گفت وگوی خوب، همدلی بالا، توانمند در کار تیمی و به طورکلی آن هایی که حائز همه شرایط لازم برای مشارکت در فعالیتهای گفتگو محور بودند.
اولین چیزی که لازم داریم این است با کمی فروتنی به این بیندیشیم در شرایطی که احتیاج به کار تیمی و خلاقیت وجود دارد، خوب بودن در تفکر الگوریتمی چقدر به کارمان خواهد آمد. گوگل تیم های درجه یکی داشت که در ابتدا فرض می شد اعضای آنها بهترین ایده پردازان سازمان هستند، اما در واقع این تیم ها آن هایی بودند که بهترین کار تیمی را انجام می دادند. ما زمانی بهترین خودمان هستیم که بتوانیم همدلی ورزیده و با دیگران گفتگو نماییم. مهم می باشد که در ادامه این مثال، بحث درباره شکوه و عظمت الگوریتم و خارق العادگی هوش مصنوعی را مطرح نماییم.
چیزهایی وجود دارد که مفید بودنشان ثابت شده است، اما همان چیزها را هم اگر کورکورانه دنبال کنید به انواع دردسرها گرفتار خواهید شد. در حوزه تشخیص پزشکی، مشخص شده است پزشکانی که در حقیقت روبه روی بیمار می نشینند و شرح حالش را می گیرند چیزهای زیادی را می بینند که هوش مصنوعی قادر به دیدن آنها نیست. سیستم پزشکی ناکارآمد خواهد بود، اگر تنها بر داده های هوش مصنوعی تکیه کند و دست به کنارگذاشتن پزشکانی بزند که یاد گرفته باشند در کنار بیمار بنشینند، معاینه اش کنند، شرح حال بگیرند و به صورت کلی بدانند چه کار کنند.
هوش مصنوعی حوزه ای است که در آن، موارد زیادی از افراط در استفاده و سپس اصلاح را شاهد می باشیم. برای همین است در هر زمینه ای رد پای آنرا مشاهده می کنید. در پزشکی هم به نظر می آید این افراط وجود دارد. حتما در معاملات سهام هم چنین چیزی را مشاهده کرده اید. البته من دشمن فناوری نیستم، ولی مردم گاهی فراموش می کنند که آدم ها چه کارهایی می توانند بکنند.
فرض کنید من و شما برای ناهار بیرون می رویم. بسیاری از مردم در این شرایط گوشی هایشان را با خود می آورند، اما خاموشش می کنند و پُشت ورو روی میز می گذارند. اثبات شده است که در این حالت، گفتگوها هم از همدلی کمتری برخوردار خواهد بود و هم مبحث صحبت به مسائل کم اهمیت تر تنزل خواهد یافت. منظور از استفاده با اراده از گوشی این است که اگر قرار باشد با هم ناهار بخوریم و همدیگر را بشناسیم، باید گوشی هایمان را در جایی خارج از محدوده دید خود قرار دهیم. حضور گوشی فکر و ذکر شما را به جاهای دیگری می کشاند. وقتی در کنار آدم های دیگر هستید، باید واقعاً بخواهید که با آنها باشید. گوشی آدم ها را در لحظات فراغت خیلی کم طاقت می کند. پی درپی گوشی خویش را چک و تند و تند پیام های ورودی جدیدی از سراسر دنیا روی گوشی تان دریافت می کنید. افرادی که با آنها مصاحبه کرده ام می گویند صحبت کردن رودررو با مردم خیلی کند و حوصله سربر است. یکی از نکات در رابطه با استفاده ارادی از فناوری این است که بتوانید آنرا کنار بگذارید و با خسته کننده بودن آدم ها و کندی آنها اخت شوید.
مردم احساس بی قراری می کنند. آنها نمی توانند زندگی را با سرعت کند انسانی تحمل کنند. حتی موقع قدم زدن در ساحل هم مدام گوشی شان را چک می کنند. ما در آغاز مسیری برای رسیدن به لحظه عقب گَرد هستیم.
یاد بگیرید که نیازی ندارید پیوسته پیام ورودی و محرک جدید دریافت کنید، برای بازپس گیری گفتگو با مردم، تلاش کنید به جای ارسال پیام متنی یا ایمیل، اول سراغ گفت وگوی مستقیم بروید. اجزای سازنده یک مشارکت گفتگو محور را بشناسید. انتظار نداشته باشید که دیگران فوراً با شما هماهنگ شوند. برای شروع، همین که کل روز با دیگران پیام ردوبدل نکنید، کافی است.
باید جنبشی را برای جاگذاشتن گوشی هایمان در خانه راه بیندازیم. ما دنیای کاملاً جدیدی که گوشی هایمان مقرر است نشانمان دهند را زیادی برای خودمان بزرگ کرده ایم.
منبع: وبسایت ترجمان / گفتگو با شری ترکل / ترجمه: بابک حافظی / تلخیص: سیمین جم / مرجع: تینک – اکت